كارتون شماره 2 ............................ از مانا نيستاني لط�ا� پس از خواندن نظرات و برداشت دوستان وبلاگ نويس بهترين برداشت را از ديد خود به وسيله لينك سمت چپ � برداشت برتر از ديد شما � انتخاب كنيد . ضمنا� در انتها نظر طراح كار مانا نيستاني را نيز مي توانيد ببنيد . . نظرات دوستان در خصوص كارتون شماره 2 : 1 ــ ال� : رسيدن به قدرت به هر قيمت . ب : اوج �درت طلبي منطق را از بين مي برد . ج : بعضي از آدما براي اول شدن حاضرن � سرشون � رو بدن ، اما چه �ايده ، ديگه زنده نيستند كه بعد از خط پايان رو ببينن يعني خيلي چيزها رو از دست ميدن . آسمان آبي 2 ــ هد� وسيله را توجيه ميكنه . مسا�ر 3 ــ برنده شدن حتي به قيمت جان ، و با رضايت خاطر .و بي ت�اوتي بقيه . ژينا 4 ــ شايد اين �رد به قيمت و هزينه بالا ، حاضر به خط پايان برسه ، شايد هم با بريدن سر خودش ! خيلي زودتر از همه از خط پايان رد بشه ، يعني اينكه تمام كرده !! . آبي دريا قدغن 5 ــ گاهي براي مو�قيت بايد از جان گذشت . آل�ا 6 ــ براي رسيدن به يك هد� ، بايد ديد چه چيزهايي بدست مي آوريم و چه چيزهاي از دست مي دهيم و مقايسه اين دو آيا هد� را توجيه مي كند يا نه ؟؟؟ گاه نگار 7 ــ پايان دادن به بعضي چيزها همانند گذشتن از جان است . درويش 8 ــ ال� : قرباني كردن يك هد� كوچك ، براي رسيدن به هد�ي بزرگ . ب : انصرا� از يك مسابقه ، در يك قدمي قهرماني . هذيان در بيداري 9 ــ آدم بايد نشون بده ، تا چه اندازه به هد�ش ايمان داره . سينا 10 ــ همه در مورد اون بنده خدايي كه سرش را بريده نوشتن . من ميخوام در مورد اون دوتا دونده بگم . اگه خودتون جاي اون دو تا بزارين ميشه �هميد كه در رقابت هرگز از تلاش دست برنداريم و تا آخرين ن�س بكوشيد ، كه هستند كساني كه قادر به ديدن مو�قيت شما نيستند و حاضرند هركاري بكنند تا شما را پشت سر بزارن . چرنديات 11 ــ درويش زبل !! خاطرات 12 ــ دست ما كوتاه خرما به نخيل دستهايمان را كنديم و بر خرماها انداختيم خرما �راوان ريخت اما ما ديگر دست نداشتيم .... كشكول 13 ــ ما آدما گاهي براي رسيدن به اهدا�مون كاري مي كنيم كه بهش ايمان نداريم ، خلا� حركت خون بدنمون . يه دنيا حر� 14 ــ در مسابقات دوميداني است�اده از شمشير بايد اكيدا� ممنوع بشه !! و بهتر براي جلوگيري از هر نوع وسواس ، خط پايان هم حذ� بشه . هوشنگ و يادداشت هايش 15 ــ ال� : خنده تلخ تر از گريه ب : با سيلي صورت خود را سرخ نگه داشتن . باران 16 ــ برنده شدن به هر قيمت ، حتي به قيمت جان . ميهن دوست 17 ــ در دنياي واقعي كسي كه عقبتر از ديگران باشه و نتونه جلو بزنه ، خودشو ديگه نمي كشه ، بلكه رقيباشو كه از اون جلوترند مي كشه تا اول بشه ( قبول نداريد به دورو برتان نگاه كنيد ) . زندگي كردن يا زيستن 18 ــ برداشت من�ي : دونده مورد نظر بخاطر مو�قيت با تقلب حتي از جانش هم در اين راه مي گذرد . برداشت مثبت : دونده بخاطر رسيدن به مو�قيت و هد� از جان خودش هم مي گذر . ا�سانه كاج آبادي 19 ــ ال� : پيروزي در يك رقابت به قيمت خويشتن . ب : قادريم تا براي رسيدن به پيروزي در آنچه براي رسيدن به آن در تلاشيم ، پاره اي از خود را ، آنچه وجودمان را تشكيل مي دهد ، ماهيت خود را ، به دور ا�كنيم و تنها به آنچه نام ما را بر خود دارد بسنده كنيم . ليلاي ليلي 20 ــ نمي دانم اين تصوير چه معني را با خودش حمل ميكنه ، شايد هنوز براي �هميدنش خيلي بي تجربه هستم . بابا و دخترش 21 ــ ارزششو داره ؟؟؟ خاك 22 ــ دوپينگ Dopping . سانسور هرگز 23 ــ آقا ما را با دوميداني ميانه اي نيست ، ياد آن صحنه هاي ن�رت انگيز بچه هاي آسمان مي ا�تم . يادداشتهاي سينمايي 24 ــ آدم بايد يك چيزي رو از دست بده تا يك چيزي رو به دست بياره ، اما گاهي وقتها اين تاوان خيلي گران تمام ميشه ، به قيمت يك عمر . كارپه ديم 25 ــ جان به �داي هد� ـ البته واضح است كه هد� هر انساني با ديگران مت�اوت باشه ـ . بانوي ايراني 26 ــ با وجود اينكه در راه و هد� از بين ر�ته ، ولي رازي ، خوشحال و خندان !! نيوشا 27 ــ اول شدم در آخرين مسابقه زندگي !! دلتنگي هاي نقاش خيابان چهل و هشتم 28 ــ اه..... اين كه خودمم . امير حسابدار 29 ــ هد� توجيه كننده وسيله است ، به هر قيمت . عشق 30 ــ رسيدن به يك هد� و مو�قيت با هر صورت ممكن ، حتما� به طريقي كه آسيب ببيني ولي با وجود اين آسيب بازهم حلاوت پيروزي را خواهيد چشيد . روزگاري كه سپري مي شود 31ــ جالبه، بيشتر ما از كار قهرمان برداشت من�ي داريم. ولي چهره ش رو ببينين، راضي و خندانه، مو�ق و خوشبخته. پس برنده س. ولي من موندم اين كه وقت داشت سرش رو بكنه بذاره نوك شمشير، چرا مث بچه آدم ندويد! اونجوري هم حتماً اول ميشد . پرشيامون 32 ــ بعضي از آدمها براي رسيدن به يك هد� حاضر هستند سرشون رو هم بدن ، البته من اگر بودم بعد از خط پايان ، يك پرتگاه خوشگل مي كشيدم !! بهداد 33 ــ سر و جان به �داي ......؟؟!! نامربوطجات 34 ــ اين نقاشي مال آدمهاي كه سرشون بو قرمه سبزي ميده . داش اكبر 35 ــ آدمها براي بردن قيمتهاي مت�اوتي مي پردازن . يك جستجوي هميشگي 36 ــ ال� : حاضر خودشو بكشه ولي از بقيه عقب نمونه . ب : آدمي كه شكست براش غير قابل تحمل . خانوم گل 37 ــ حرص در راه سراب ! ش�ا 38 ــ يارو طاقت باختن رو نداره حاضره جونشو بده ولي نبازه . وبلاگ زهير معصوميان 39 ــ ال� : اي كاش آنان كه شمشير در دست دارند اينگونه با گشودن دست تطاول به خويشتن پيروزي را جستجو مي كردند ، اما ا�سوس اينگونه نيست ، تا قلم پاي رقبا هست كسي گردن خود را به شمشير آخته نمي سپارد . ب : كساني كه اين قدر ابله هستند كه تصور مي كنند براي برنده شدن �قط كا�ي است در چارچوب قوانين بازي ، سرشان جلوتر از بقيه باشد به همين دليل جان خود را به پندار برنده شدن با خنده اي مزحك مي دهند ! شبح 40 ــ عقاب ديروز ........امروز ؟؟!! خرداد 41 ــ اگر انساني براي رسيدن به هد� مورد نظر كاملا� از خودش بگذرد و دست به هر كاري بزند تا به هد� مورد نظر برسد ، زماني كه با تمام از خود گذشتگي باز هم نتيجه نگيرد و هد�ش را هم گم كند آنوقت نتيجه چه خواهد بود ؟؟ ماهي و ماه 42 ــ من ........ تو ....... او ما ........ شما ........ ايشان ا�شين 43 ــ اگر هد� برات مهم باشه ، براي رسيدن به اون هر كاري مي كني ، مثل اون آقا كه داره خودكشي ميكنه ك حتما� برس ، يا اوناي ديگه دستاشونو دارن از جا مي كنن كه .... يعني كاري كه بر خلا� چيزي كه بهش ايمان داريم مي كنيم ، ما اصلا� به خودكشي ايمان داريم ؟؟ زهرا 44 ــ از تو به يك اشاره ............ از ما به سر دويدن . خل مشنگ 45 ــ ال� : از جان مايه گذاشتن ب : سؤ است�اده از قوانين هاوار 46 ــ برداشت پست مدرنيسم : شمشير علامت قدرت و جدا بودن سر از بدن كنايه از ، جدا بودن عقلانيت از عمل ...قدرت يعني حركت بدون عقل و يا بر عكس ارزيابي شتابزده 47 ــ ال� : در ماراتن زندگي هد� برنده شدن است حتي به قيمت از دست دادن سر !! ب : هد� زندگي ارزش اين برنده شدن را تععن مي كند . شيندخت 48 ــ‌ اولين نكته‌اي كه در اين اثر توجه‌ام را جلب مي‌كند، تصوير كله‌اي جدا شده است كه مي‌خندد،‌ اما باقي كله‌هايي كه هنوز روي تن‌هايشان سنگيني مي‌كنند، جملگي وحشت‌زده و نگران و مضطرب هستند. كلة جدا شده درست بالاي خط پايان است، به اين ترتيب پايان مساوي مي‌شود با مرگ و مرگ مساوي مي‌شود با پيروزي و شادماني والبته رهايي. و اين در �رهنگ ما سابقه‌اي طولاني دارد. اصلاً تركيب سر بريده وخنده دلالت بر نوعي زندگي پس از خط پايان مي‌كند. مگر سر بريده هم مي‌تواند بخندد؟ آن هم با آن گردن خون‌چكان؟ سر بريده مي‌خندد چون از خط پايان گذشته است و ديگران نمي‌خندند چون اين سوي خط هستند. اما اينجا با يك وجه اجتماعي هم مواجه‌ايم، يعني با يك مسابقة دو، و اين يك‌جور تقلب محسوب مي‌شود. ديگران حتي قدمي از دوست سربريدة ما جلو هستند و شايد حق آنها باشد كه برندة اين مسابقه باشند. نمي‌دانم، شايد هم همين‌طور باشد. اما ات�اقي كه در اين تصوير ا�تاده يك مقداري خود ن�س مسابقه را هم زير سوال مي‌برد و باعث مي‌شود آدم با كله به يك علامت سوال غول‌آسا كوبيده شود. راستش من �كر مي‌كنم كه ديگران هرگز نمي‌تواننداز خط پايان عبور كنند و همين‌طور در آستانة پايان باقي مي‌مانند. ترنج 49 ــ شكست در عين پيروزي ، يا بهتر بگم : با اينكه همه �كر مي كنن كه ما پيروز شديم ــ اگه بهچهرهء دو دوندهء ديگر نگاه كنيم ، به نظر مي آد كه �كر مي كنن كه ن�ره با سر بريده برنده است ــ ولي خود ما ميدانيم كه حقيقت چيز ديگري است . كاميار قوام 50 ــ در ره ح�ظ تو جان �شان كنيم ............. ترك سر ، ترك تن ، ترك جان كنيم . ديوانه تر 51 ــ به قيمت از دست دادن با ارزشترين چيزها ، بعضي ها با اينكه هميشه عقب هستند و قدرت رقابت با ساير رقبا را ندارند ، براي پيروز شدن دست به كلكي مي زنند ، حتي به قيمت از دست دادن با ارزشمندترين چيزها . من در آلمان 52 ــ ما كه تو تگزاس و دالاس وقتي ه�تير كشي ميكرديم ، حاضر بوديم سرمون رو بديم ، اما حري�مون زودتر از ما ه�ت تيرش رو بيرون نكشه ، آخه مي دوني : اگه زودتر بيرون مي كشيد كه واقعا� كار ما تموم شده بود . كاري كه نود درصد ما انجام مي ديم ، سگ دو ميزنيم تا برسيم به اون چيزي كه �كر ميكنيم مو�قيت ، اما همين كه همچي تموم شد مي�هميم عجب غلطي كرديم . تنهاترين گاو چران دنيا 53 ــ طر� داره ميگه من سرم رو ميدم ولي جلو سر و همسر و در وهمسايه سرشكسته نشم ، آخه ع�ت كلاسه كه مابين 3 تا آدم سوم يشه ! نه جون حاجي سرشكستگي نداره ؟ بچه جنوب شهر 54 ــ ال�: - آيا �قط مرگ هست كه ما را سريعتر به پايان ميرساند؟ - ب : قابت، تنها نوع مناسبات بين انسانها شده و شركت در هرنوع مسابقه اي، مقابله اي خونين است كه حاصلي جز مرگ ندارد.ديدن 55 ــ امروزه رسيدن به هد� منوط به داشتن تكنولوژي است نه نيروي بدني . شكرالله بنار 56 ــ بدنامي بهتر بي نامي . آ پرويز 57 ــ مازوخيسم در يك رقابت سالم . هايكو 58 ــ عاشق واقعي . مثلث جادويي و چشم من 59 ــ در دنياي كاريكاتور هر برداشتي ممكن است و اصولا� برداشت برتري وجود ندارد ، باور نميكنيد از آقاي سر به شمشير بپرسيد . شيزو �رني 60 ــ بعضي كارها زرنگي نيست ، حماقت است . �اصلهء بين زندگي و حماقت ، �كر كردن است . پرشياپكت 61 ــ من اصلا� اعتقادي به دوي سرعت ندارم ، پياده روي را دوست دارم ، چون موقع دو آدم بايد تند تند �كر كنه و خوب ممكنه از اين خريتها هم بكنه . ميز گرد يك ن�ره 62 ــ حرص و طمع باعث حماقتهاي عجيب مي شود . گل كو 63 ــ عدم تحمل باخت به هر قيمت . روي جادهء نمناك 64 ــ هركسي از ظن خود شد يار من . شايد بشه گ�ت بعضي وقتها ممكنه ن�ر آخر برنده بشه ولي حي� كه بوي خون ميده . رضا علي 65 ــ مهم اينكه برنده شده ؟!! و اينك ما نظر طراح كار آقاي مانا نيستاني از تمامي دوستاني كه دربارهء كارم نظر داده اند كمال تشكر را دارم . 90 درصد اظهارات جالب بود . گاهي نكاتي اشاره شده بود كه خودم هم هنگام ترسيم كار به آنها توجه نداشتم . اما ، تماما� درست بود و صدق مي كرد ، البته وقتي اين كار را در روزنامهء ـ مرحوم آ�تاب امروز ـ كشيدم وجه من�ي مسابقه قدرت و بردن بررسي ميشد .، هر چند مستقل از زمان و مكان خاص هم قابل ت�سير است . برايم جالب بود كه بعضي تلقي مثبت هم داشتند و اين را ، سر و جان دادن براي رسيدن به هد� تعبير كردند كه ات�اقا� �كرش را كردم بدم هم نيامد . ت�سير از كار بستگي به نحوهء ت�كر خودمان دارد ، من بيش از قضاوت اخلاقي ، ماجرايي را در يك �ريم روايت كرده ام ، بدو خوب بودن روش پيروزي دوندهء سر بريدهء با خودتان ... جالب تر از همه نظر كوتاه دوستي بود كه در يك جمله نوشته بودند : اه .... اين كه خودمم!! از شجاعت و واقع بيني او لذت بردم . بقيه دوستان هم عالي بودند و اين نشانگر بالا ر�تن بينش بصري مخا طبين است . مانا نيستاني . منتظر نظرات شما دوستان هستم